اردیبهشت ماه امسال، یکی از اولین سرویسهای شرکت تحلیل ارتباط برنا بر بستر تلگرام راهاندازی شد و جذب هفتصد هزار کاربر در یک هفته -که در رویا هم نمیدیدیم- بیاندازه خوشحالمان کرده بود، در پس ذهنم اما دغدغهای خانه داشت؛ مطمئن بودم که با یک موج طرف هستیم و قطعا هر هفته که بگذرد نرخ رشد سرویس و به دنبال آن، درآمدهایمان کاهش مییابد.
روزهای متمادی درباره ماهیت «موج»ها در دنیای کسبوکار فکر کردم و خواندم. اگر بخواهم خلاصه کنم، در مدل بومی که با دنیای آنسوی اقیانوسها فرق چندانی ندارد، سه حالت بیشتر دیده نمیشود:
موجسواران؛ یکی از دوستان که اصطلاحا ادمین (مدیر) کانال تلگرامی بود تعریف میکرد که «این پست رو لایک کن تا چراغ ۲۰۶ داخل عکس روشن بشه» را در دوران فیسبوک ما خلق کرده بودیم. یا مثلا «به ازای هر کامنتی که اینجا بذاری اینستاگرام یک دلار به آفریقا کمک میکنه» را ما ساختیم. در واقع این گروه همیشه سوار موجی میشوند که داغ است. مثلا همین ادمینهای کانالهای تلگرامی، اکثرا صاحبان سابق پیجهای اینستاگرام و فیسبوک هستند. موجسواران نه به وجود میآیند، نه از بین میروند؛ صرفا از یک شبکه اجتماعی به شبکه اجتماعی دیگر مهاجرت میکنند.
موجپیادگان؛ عده ناموفقتری هستند که صبح تا شب به دنبال موجسواران میدوند. یک سال بعد از اینکه ذرت مکزیکی تبدیل به میانوعده محبوب ایرانیان میشود، جلوی یکی از پاساژها مشغول هم زدن ذرت مکزیکی در دکه محقرشان و منتظر مشتری هستند. یک سال بعد از اینکه کانالهای تلگرام ایجاد میشوند و برخی به یک میلیون کاربر میرسند، این گروه متوجه میشوند بازار داغ است و کمر همت میبندند به راه انداختن کانال تلگرام. این خصلت اصلا محدود به اشخاص حقیقی نیست. برای ارائه مشاوره به دفتر یکی از هلدینگهای بزرگ فناوری در تهران میروم، موضوع جلسه این است: «میخواهیم سایتی شبیه دیجیکالا بزنیم، اما بهتر!». شاید باورتان نشود ولی واقعا صنف کسانی که میخواهند «سایتی شبیه دیجیکالا اما بهتر» بزنند، به لحاظ تعدد اعضا، قابل ثبت شدن است. چرا؟ چون این گروه به نظرشان میرسد که «دیجیکالا داشتن» یک شغل درآمدزاست.
موجسازان؛ گروه سوم که البته موفقترین انسانهای دنیای ما -از زمان پیدایش مفهوم امروزین کسبوکار- بودهاند و هستند، موجسازند. کسبوکارشان، تحول ساختن است.
همیشه در تحلیل ارتباط، روی شعار و القای باور «ما تحول میسازیم» تاکید داشتهام، اما بعد از راهاندازی سرویس تلگرامیمان، که مطمئن بودم موج کوتاهی است، نگرانی عمیقی ذهن مرا مشغول کرد؛ آیا همیشه تحول ساختن، نان و آب میشود؟
مدتی گذشت و اتفاقات دنیای کارآفرینی را در ذهنم مرور کردم، متوجه موضوعی شدم که شاید در نگاه اول ساده و ابتدایی به نظر برسد، اما اساس دنیای تجارت است و مایلم آن را با شما به اشتراک بگذارم: «هر چیزی» که اطرافمان میبینیم موج است. هر چیزی! سرویس تلگرامی ما، نوتلابار، کمپینهای انتخاباتی، کانال تلگرام، فولکس بیتل جدید، دمنوش گیاهی و «هر چیزی» که هرجا میروید، عدهای دارند در موردش صحبت میکنند. فقط طول موجها متفاوت است؛ موج بودن یک پدیده قطعی است. ما سالهاست کوکاکولا مینوشیم، قبل از آن آب مینوشیدیم، صد سال دیگر قطعا چیز دیگری مینوشیم که شبیه کوکاکولای امروز نیست. ما انسان هستیم و آسودگی ما عدم ماست. در این دنیای پرجنب و جوش و در میان انبوه مشتریانی که همیشه به استقبال هر تغییر کوچکی در وضعیت موجود میروند، شرکتهایی پیروزند که مغرور نشوند، طول موج محصولاتشان را بشناسند و برای خلق و معرفی موج بعدی آماده باشند. مارک زاکربرگ، خالق و مالک فیسبوک، نه فقط یک توسعهدهنده وب، که استاد موجآفرینی است. برای بقای فیسبوکِ رو به افول، اینستاگرام را که در آسمانها سیر میکند، به قیمت میلیاردها دلار میخرد و همچنان برگ برنده را در دست دارد. زاکربرگ موج میسازد. برگردیم به داخل مرزهای خودمان. چرا دیگر نامی از آیسپک نیست؟ چرا دوره ساندویچ هایدا و بوف تمام شد؟ چون مثل هر پدیده دیگری موج بودند اما صاحبانشان آنقدر در موفقیت لحظهایشان غرق شدند که حتی اگر الان در تجارت موفق دیگری باشند، کسی شخص آنها یا شرکتی را که صاحبش هستند، به عنوان یک سازمان پیشرو نمیشناسد. دوباره به مارک زاکربرگ نگاه کنیم، صاحب فیسبوک که اینستاگرام را از آستین بیرون آورد و به تازگی برای اینستاگرامی که خودش هم موج است، موج Story (قابلیت ارسال پستهای ۲۴ ساعته) را معرفی کرد. شاید بگویید با این تعریفها بگویید زاکربرگ موفقترین انسان روی زمین است. اما نه. از نظر من نه. زاکربرگ خودش روی یک موج با طول موج بسیار بلند سوار است: شبکه جهانی وب. بله! اینترنت، به معنای امروزی نیز یک موج است. اشخاصی مثل ایلان ماسک (آیندهپژوه و مدیرعامل تسلا) که روی پروژههایی مثل اینترنت چیزها، سفر به مریخ، خودروهای خودران و حوزههای لبه تکنولوژی کار میکنند که به زودی دنیا را زیر و رو خواهند کرد، یا تیم برنزلی که وب را به وجود آورد و استیو جابزی که اکوسیستم دانلود اپلیکیشن را ساخت، موجسازهایی هستند که طول موجشان بیشتر است و در تاریخ ماندگارتر میشوند.
بیست سال دیگر، پدیدهای به شکل اپلیکیشنهای امروزی روی تلفنهای همراه وجود ندارد، حتی احتمالا تلفن همراهی هم وجود ندارد که نازک یا سبک بودنش موج بسازد. به یقین، هر چه از دورتر ببینیم، دیدمان را بازتر کنیم و سعی کنیم یک مرحله عقبتر بیاییم و روی موجی که دیگری خلق کرده است سوار نشویم، طول موجی که میسازیم بلندتر خواهد بود.
خلاقیت مرز ندارد. دنیا، دنیای شرکتهایی است که به موج بودن محصولاتشان و طول تقریبی موج آنها واقفاند و برای دوره افول موج خود، مسیر، محصول و برنامهریزی دارند. از نظر من این تنها فرمول قطعی برای موفقیت سازمانها، در هر زمینهای است: «موج بسازید و پیش از تمام شدناش، برای دوران پس از تمام شدناش، برنامهریزی کنید.»
منتشر شده در روزنامه فناوران به تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۹۵